من صدای سرد سنگم تو اذانی از بهشت
جان به جسم مرده ی من می رسانی از بهشت
بوی ابراهیم هستی ،آتشم آبی و سرخ
آمدی آغوش من،ای ارمغانی از بهشت
رنگ اوس و رنگ خزرج رنگ جهلم رنگ خشم
رنگ مهری چون محمد ،مهربانی از بهشت
پیر هستم چون درختی از زمان دانیال
می رسی بر من چنان رنگ جوانی از بهشت
بوی نرگس می دهد پیراهنت یا نسترن
بوی گل در تار و پود طیلسانی از بهشت
شهر بی جان شعیبم بی رمق بعد از عذاب
آمدی چون بوی گلها مثل جانی از بهشت
می سپاری سرخ لبها را به این لبهای خشک
بوسه ای را روی لبها می نشانی از بهشت
صورتت را دیده بودم ،توی آیات زبور
چشمهای آبیت،باشد نشانی از بهشت
#مجید_مومن
#عاشقانه_قرآنی
#نقطه_چین_های_جهان
درود بر اهالی شهر عشق و ادب
یکی از شاعران خوب و دقیقی که بنده معرفی میکنم خانم کبری موسوی قهفرخی متولد ۱۳۵۹چهارمحال بختیاری است که بی تردید یک از شاعران قدر زن معاصر و تاریخ ادبیات هست ایشان دارای دکترای ادبیات و چندین افتخار هست در ادامه غزلی زیبا از ایشان را می نویسم
بایست اندکی و وقفه در زمان انداز
بچرخ و قونیه را بر سر زبان انداز
به قرن چارم هجری، به رودکی برگرد
گذشته هایی از این دست، یادمان انداز
پر است دست تو از سیب های نوبر کشف
از آن هزار، یکی هم در این میان انداز
ترانه-ماهی دل را که اهل دریا نیست
بگیر از من و در جوی مولیان انداز
«مرا بسود و فروریخت» بی ترانگی ام
مرا دوباره بساز و سر زبان انداز
#کبری_موسوی_قهفرخی